مهارت حل مسئله یکی از مهارت های دهگانه زندگی است که در سال 1993 توسط سازمان بهداشت جهانی با هدف ارتقا سطح بهداشت روان تدوین شد.
یادگیری مهارتهای زندگی در سنین پایین باعث میشود که کودک به اندازه کافی فرصت آزمون و خطا را داشته باشد و به خوبی در استفاده از آن ماهر شود. بدین ترتیب در هنگام ورود به جامعه و برخورد با تناقضات میتواند رفتار سازگارانه و عاقلانهای از خود نشان دهد و به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند. مدرسه اولین جامعه بزرگ هر کودک است که در آن علاوه بر درک دیگران و رفع مشکلات خود میبایست توانایی فعالیت به صورت گروهی را داشته باشد و در عین حال اعتماد به نفس و عزتنفس خود را حفظ کند.
در این مقاله از رایاد تصمیم داریم تا در مورد اولین مهارت از مهارتهای ده گانه و آموزش آن به دانشآموز صحبت کنیم. مهارت حل مساله به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای زندگی به دانشآموز میآموزد که هر مشکل به عنوان فرصتی جدید برای پیشرفت است و برای آن راهحلی عالی وجود دارد که باید به آن دست یافت.
چگونه مهارت حل مسئله را به دانش آموزان آموزش دهیم؟
مهارت حل مساله مهارتی است که هر دانشآموز باید در آن تبحر داشته باشد. در صورت عدم توانایی در این مهارت مشکلاتی اعم از کاهش اعتماد به نفس و فشار روحی گریبانگیر فرد میشود که افت تحصیلی و پرخاشگری را در پی خواهد داشت.
اگر بخواهیم به صورت ساده فرایند مهارت حل مسئله را برای شما توضیح دهیم باید بگوییم که فرآیند حل مسئله نوعی نگرش کلی به مساله و مشکل است که به فرد کمک میکند به صورت ساختاریافته و هدفمند به رفع مباحث بپردازد و از راهحلهای هیجانی و غیرمنطقی خودداری کند.
مراحل فرآیند حل مسئله
یکی از مهمترین نکاتی که در حل مساله اهمیت دارد توانایی تشخیص مسائل مهم و فوری از مسائل بیاهمیت و غیر ضروری است. اولویتبندی مسائل و پرداختن به مشکلات اساسیتر در درجه اول باعث صرفهجویی در زمان میشود و حل مسائل بعدی را به مراتب سادهتر میکند.
برای یادگیری مهارت حل مساله توصیه میشود که در هنگام مواجهه با یک مشکل به صورت قدم به قدم مراحل زیر را انجام دهید:
1. شناسایی و تعریف دقیق مشکل
در اولین مرحله لازم است که دانشآموز درباره مشکل پیش آمده به خوبی فکر کند و تمام ابعاد و علت به وجود آمدن آن را بررسی کند. یکی از موثرترین روشها جهت روشن شدن صورت مساله توصیف کتبی آن با زبانی ساده و دقیق بر روی کاغذ است. توصیف کامل مشکل از ابهام و پیچیدگی آن میکاهد و راهحلهای بهتری به ذهن دانشآموز خواهد رسید.
لازم به ذکر است هر چقدر که دانشآموز شناخت بیشتری از خود داشته باشد در تشخیص دلایل و ریشه مشکلات تواناتر است. برای شناخت بهتر خود، دانش آموز باید با مهارت خودآگاهی آشنا باشد.
2. کشف راهحلهای مختلف
پس از تعریف دقیق مشکل، دانشآموز باید از خود بپرسد که چه روشهایی برای حل این مشکل وجود دارد و تمامی جوابهای ممکن و غیرممکنی را که به ذهنش میرسد بر روی کاغذ ثبت کند. در این مرحله هیچ یک از راهحلها مورد قضاوت و ارزیابی قرار نخواهند گرفت اما میتوان جهت گرفتن ایدههای جدید با دیگران مشورت کرد.
3. انتخاب بهترین راهحل
در این مرحله تمامی راهحلهای نوشته شده در مرحله قبلی به صورت کامل بررسی میشوند و مورد ارزیابی قرار میگیرند. پیامدهای هر راهحل و سهولت دسترسی به هر راهحل از مهمترین معیارهای انتخاب بهترین راهحل هستند. داشتن جسارت و اعتماد به نفس از مهمترین عاملهای تاثیرگذار در تصمیمگیری هستند.
4. بازنگری
بهتر است پیش از عملی کردن بهترین راهحل از میان راهحلهای موجود، بازنگری دقیقی انجام شود و دانشآموز پیامدهای مثبت و منفی اجرایی شدن آن را کاملا بررسی کند. نگاه کردن به راهحل از زوایای مختلف و اطمینان از کسب بالاترین بازده از مهمترین اقداماتی است که باید در این مرحله اجرایی شود.
موارد تضعیف کننده مهارت حل مسئله در دانشآموزان
برخی از عوامل درونی وبیرونی میتواند در میزان مهارت حل مساله دانشآموز تاثیرگذار باشد و موجب انتخاب راهحل اشتباه و ناکارآمد شود.
از مهمترین عوامل بازدارنده حل مساله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• ترس
ترس، نوعی احساس درونی است که در هنگام مواجهه با موقعیتهای جدید و غیرآشنا گریبانگیر افراد میشود. عدم اعتماد به نفس نقش مهمی در میزان ترس در وجود دانشآموز دارد و میتواند باعث استرس و پرخاشگری شود. احساس ترس در مرحله حل مساله به صورت ترس از تغییر، ترس از شکست و ترس از طرد شدن نمود میکند.
• خستگی ذهنی و جسمی
خستگی ذهنی و فیزیکی باعث عدم توانایی در شناخت مساله و کشف راهحلهای مختلف میشود. توصیه میشود که دانشآموزان پیش از شروع فرآیند حل مساله به اندازه کافی استراحت کنند تا با آمادگی ذهنی و جسمی بیشتری، کارآمدترین راهحل را پیدا کنند.
• عجله بیش از حد
شتاب کردن در انتخاب راهحل باعث میشود که گزینههای مناسبتر از دید دانشآموز پنهان بماند و راهحلهای ابتدایی و ناکارامد انتخاب شود. لذا در اختیار قرار دادن زمان مناسب برای بررسی راهحلها به دانشآموز و عدم تشویق او به انتخاب سریعتر میتواند باعث افزایش مهارت حل مسئله در دانشآموزان شود.
• تعصب داشتن بر روی انتخاب اول
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، یکی از مهمترین مراحل فرآیند حل مساله، بازنگری است که در آن، راهحل انتخاب شده کاملا بررسی میشود. نکته مهمی که در مرحله بازنگری و مرحله انتخاب راهحل وجود دارد تغییر تصمیم و روش حل مساله است که کاملا طبیعی است. با این حال برخی از افراد به خاظر تعصبی که بر روی تصمیمات خود دارند، از تغییر تصمیم و بررسی به طور دقیق سر باز میزننند و تمایلی به بررسی راهحلهای دیگر ندارند.
• توجه بیش ازحد به موانع اجرای راهحل
یکی دیگر از عوامل بازدارنده مهارت حل مساله توجه به موانع اجرایی راهحل انتخاب شده است. اگرچه در برخی از موارد امکان انجام روش انتخاب شده وجود ندارد، اما ممکن است فرد تصمیمگیرنده به دلیل ترس از مشکلاتی که ممکن است در پیش روی فرد باشد از انجام و شروع آن طفره برود. چه بسا که اکثر مشکلاتی که در مسیر انجام راهحل متصور شده است، به راحتی از بین برود.
سلام کاش منابع هم معرفی کنید
بسیار عالی و مطالب پربار هستن
سلام دوست عزیز
ممنون از توجه و محبت شما.
عااااالی